برای تولید پژوهشهای تاثیرگذار باید خوبپرسیدن پرسشهای خوب را بیاموزیم
- 14 فوریه 2018
- دستهبندی: وبلاگ
اصولا آفرینندگی یا بازآفرینی خلاق، محصول خوبپرسیدن پرسشهای خوب است؛ پرسشهایی که دانش و تجربهی پنهان ما را برمیانگیزند و ما را تشویق میکنند دربارهی چیزهایی بگوییم و بنویسیم که میدانیم، اما نمیدانیم که میدانیم؛ چون کسی دربارهی آنها از ما سوال جالب و برانگیزانندهای نپرسیده است.
در کار پژوهش اگر این توانمندی را نداشته باشیم، حاصل پژوهشمان میشود یک اثر نچسب و کلیشهای که از همان اول، هم خودمان و هم خواننده، میتوانیم آخرش را حدس بزنیم. درنتیجه پژوهش که قرار است سفری کنجکاوانه و پر از «آهان» باشد، تبدیل میشود به کاری رفعتکلیفی که نه خودمان از آن لذت و بهرهاي میبریم، نه خواننده و ذینفع پژوهش.
این که شکوفا نمیشویم، بزرگ نمیشویم و پول و زمانمان را هدر میدهیم، فقط یک روی سکهي پژوهشهای رفعتکلیفی است. روی دیگر آن دراماتیکتر است؛ چون پژوهش رفعتکلیفی تجربهی بزرگشدن را از دنیای علم و فناوری هم میگیرد. توانمندیهای حوزهی علم و فناوری که قرار است از طریق پژوهیدن، شناسایی و شناسانده و درنهایت برای حل مسائل واقعی و بهبود کیفیت زندگی استفاده شوند، بدون اینکه حتی دیده شوند به کناری گذاشته میشوند. بهعنوان نمونه، چون پژوهشهای ما نتوانستهاند قابلیتهای فرصتآفرین وب 2 (فیسبوک، تلگرام، شبکههای اجتماعی و …) را در بخشهای مختلف صنعت، فرهنگ، آموزش، سلامت، بانکداری و … بهدرستی بشناسند و بشناسانند، همچنان تصمیمسازان فضای مجازی دربارهی بودن یا نبودن و چگونگی فیلترکردن این ابزارها و امکانات دنبال راه چاره میگردند. درواقع نداشتن توانمندی خوبپرسیدنِ پرسشهای خوب دربارهی پدیدهي وب 2 سبب شده است كه هم خودمان را از قابلیتهای بینظیر این فناوریها محروم کنیم و هم فرصت شکوفاشدن را از این حوزهي دانش و فناوری بگیریم.
علوم و فناوریها زمانی بزرگتر و پربارتر میشوند که چیستی، چرایی و چگونگی آنها با پژوهشهای خوبطراحیشده، شخم زده و بهرهبرداری شوند؛ نه اینکه با پژوهشهای رفعتکلیفی نوک زده و بعد هم به بهانهي «تکراریبودن» به کناری گذاشته شوند. برای کسب چنین نتیجهای دانستن انواع روش تحقیق کافی نیست؛ بلكه باید بتوانیم با استفاده از این روشها در موضوعهای مختلف پرسشهای خوب و باارزش را رصد و آنها را در بافت بومی بهطور عمیق مطالعه کنیم. در این صورت است که میتوانیم با پژوهشهای مولد، دانش دست اول و کاربردی تولید کنیم؛ دانشی که درنهایت بتواند به فهم و حل مسائل واقعی کمک کند و کشور را در عرصههای مختلف اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، سلامت و … خودکفا و مقاوم سازد.
برای فراگیری خوبپرسیدن پرسشهای خوب به سه نوع دانش نیاز است:
اول، دانش موضوعی – این نوع دانش که برگرفته از دانش تحلیلی و جامع پژوهشگر از مبانی نظری و پیشینهي پژوهش است، به او میگوید دربارهی آن موضوع خاص چه پرسشهایی را میتواند مطرح كند. اینها همان ابعاد ناشناختهي موضوعاند که تا شناخته نشوند محقق نمیتواند در آن حوزهی موضوعی پرسش نو و جذابی مطرح کند.
دوم، دانش روششناختی – این نوع دانش که برگرفته از دانش نظری و عملی پژوهشگر دربارهی انواع روشهای پژوهش است، به او میگوید موضوع با چه روشها و ابزارهایی قابل پژوهش است. یعنی او بايد با چه روشهایی پرسش پژوهشاش را طرح و کنکاش کند تا ثمرهاش بشود تولید دانش نو و کاربردی (یا چارهساز).
سوم، دانش بافتی – این نوع دانش که برگرفته از شناخت عمیق پژوهشگر از دغدغهها و آرمانهای بافت یا جامعهي هدف است، به او میگوید کدام پرسش در بافت مورد نظرش ارزش پژوهیدن دارد و چه روش(ها) یا ابزار(هایی) میتوانند بیشترین و غنیترین دانش را در آن موضوع و بافت خاص، تولید کنند.
به دلیل منحصربهفردبودن هر پژوهش و هر پژوهشگر، لازم است هر محقق، به جای مطالعهي صرف کتابهای روش تحقیق، شیوهي فراگیری این سه دانش را در بافت پژوهش خود بیاموزد و دانش لازم براي پژوهش خود را از مناسبترین منابع تامین کند.
در شرکت پيشگامان دانشگستر فرداد، روش پژوهش با چنین رویکردی به پژوهشگران و موسسههای علاقهمند آموزش داده میشود.
براي دریافت اطلاعات بیشتر با ما به نشانی info[@]fardadsolutions.com تماس بگیرید.